آسیب شناسی ِ آسیب شناسان ما !
چند هفته پیش هنگام بررسی مطالب و مرور صفحات اینترنت ، عنوان مقاله ای نظرم را جلب کرد : خلق و خوی ایرانیان.
این مقاله به نقل از مصاحبه ای با محمود سریع القلم نوشته شده است و به بررسی و آسیب شناسی خلق و خوی ایرانیان ، فرهنگ و مدنیت و توسعه یافتگی در جامعه ایران پرداخته است.
تعدادی از سرفصلها و کلیات این مصاحبه و تعدادی از جملات ایشان را برای آشنایی دوستان با کلیت مطلب و طرح نقد خودم در زیر می نویسم :
"ایرانیان هدفی بالاتر ازراضی کردن غرایز اولیه ندارند. از همین رو، کاری به جا ماندنی انجام نمیدهند.
علاقۀ آنان به دارایی و مادیات برای نمایش به دیگران و فخرفروشی است.
معنای زندگی برای میانگینِ ایرانی چیزی جز جمع کردن پول و امکانات مادی و داشتن مقام و منصب نیست!
مادیات و خودخواهی کانونهای سبک زندگی ما شده است"
ظاهر و باطن میانگین ایرانی بالای 50 درصد شکاف دارد
انعکاس اخلاق و معنویت و انسانیت در زندگی و عمل ما بسیار محدود است
خوشبختی را با راحتی اشتباه گرفتهایم
سبک زندگی ما به شدت خودمحور است
هنوز کشور و جامعه به معنای علمی کلمه نداریم
رانت باعث به هم ریختگی طبقاتی و اجتماعی در جامعه شده است
و ...
دکتر محمود سریع القلم در ابتدای مصاحبه می گوید :
میانگین ایرانی خیلی دنیا دوست است. علاقه عمیقی به دنیا و مال دنیا دارد ولی هنرمندانه و با ادا و ظاهرسازی آنرا استتار میکند. .... در مقایسه، یک دانمارکی برای نقاشی، موزه، هنر، کتاب، آخرین رمانها، کنسرت، تئاتر، دوستان فرهنگی، کشف کشورها و فرهنگهای دیگر، جا باز میکند. در سبد کالاهای میانگین ایرانی، این موارد تقریباً تعطیل است. کافی است صورت آرام و خوشرنگ یک شهروند معمولی ترکیه را با یک ایرانی مضطرب و همیشه در حال پول جمع کردن مقایسه کنید.
البته من در این مقاله قصد بررسی صحت و سقم و درصد درستی و نادرستی اظهارات ایشان در مورد –به تعبیر خودشان- "میانگین ایرانی" را ندارم . شاید خیلی از جملات بالا در ظاهر و یا حتی در باطن درست هم باشند و به نظر خود من هم انتقادات زیادی به فرهنگ غالب بر زندگی ایرانیان و سبک زندگی کنونی ما وارد می باشد .بلکه در اینجا می خواهم توجه شما را به نکاتی دیگر جلب کنم و از زاویه ای تازه تر مقاله ایشان را بررسی کنم . نه تنها این مقاله ، بلکه روی سخن و نقد من با عمده ی آسیب شناسان فرهنگی و اجتماعی ماست که معمولا در ریشه یابی و تحلیل مسایل فرهنگی دچار اشتباهات و لغزش های فاحش می شوند ...
محمود سریع القلم ایرانیان را خود محور و دنیاپرست و انسانهایی متناقض نما و متظاهر معرفی کرده است . و سند این ادعای خود را زندگی در میان آنها و بررسی رفتار ایرانیان و مقایسه این رفتار با مردم دیگر کشورها بیان کرده است .
به گفته ایشان : " تحقیقاً هیچ ملتی در دنیا به اندازه ایرانیها از اخلاق و معنویت و انسانیت صحبت نمیکنند، اما انعکاس این در زندگی و عمل ما بسیار محدود است. این اولین نقدی است که به زندگی ایرانی وارد است که چرا اینقدر ظاهر اخلاقی و معنوی دارد، ولی باطن مادی! "
اولین انتقادی که به گفته های ایشان دارم این است که چرا فقط به بروز اینگونه رفتارها در جامعه ایرانی توجه شده است و علت و ریشه های این رفتارها بررسی نشده است . گویی که بروز چنین صفاتی در ایرانی ها به ذات ایرانی آنها بر میگردد! وحتی در جایی دیگراز تشدید چنین رفتارهایی در 8 سال گذشته (دوران دولت دکتر احمدی نژاد) یاد کرده است ، که ایرانیان به خصوص در 8 سال گذشته بیشتر دچار دنیازدگی و بی فرهنگی و تظاهر و تناقض شده اند ! و این خود نقدی دیگر است به ایشان که به علمی و منطقی بودن مطالب تاکید خاصی دارند!!
اینکه ایشان به عنوان مشاور دولت ، ریشه ها و دلایل چنین پدیده ای را نمی داند و نمی تواند دلیلی برای ادعاهای خود بیاورد ، نشان دهنده ضعف فکری دولت و عدم شناخت هم فکران ایشان ( بطور کلی احزاب سیاسی ) از جامعه ما است .و متعاقب این عدم شناخت و تحلیل های سطحی است که نسخه های غلط برای جامعه پیچیده می شود و روز به روز بیشتر شاهد انحطاط فرهنگی در جامعه هستیم .
گاهی یک دانشجوی جامعه شناسی و یا یک جامعه شناس و یا حتی یک روزنامه نگار صفحه اجتماعی یک روزنامه پر تیراژ، شروع به نوشتن مقاله ای در مورد فرهنگ جامعه ما می کند ... در این صورت ، وجود اشتباه و خطای در برداشت از نمونه های آماری و تحلیل های غیر علمی ، چندان قابل توجه نیست . چون میزان تاثیر گذاری یک چنین مقاله ای در بُعد اجتماعی و مهمتر از آن بعد دولتی و حکومتی تقریبا صفر است ... ولی بی شک وقتی یک شخصیت دانشگاهی مثل محمود سریع القلم – فوق دکترای روابط بی الملل از دانشگاه اوهایو و عضو هیئت علمی و استاد تمام دانشگاه شهید بهشتی تهران و نائب رئیس مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، و مشاور ارشد رئیس جمهور، اظهارات و مصاحبه ای در مورد جامعه می کند ، نمی توان به راحتی از غیر علمی و غیر واقعی بودن و استنتاج های اشتباه آن گذشت ... و در نتیجه چنین رویکردهایی و بر پایه ی نظریه پردازی هایی اینچنینی است که به طور مثال در دولت تدبیر و امید حسن روحانی منتقدین ، به بی سوادان تعبیر می شوند .
و در جای دیگر گفته است : میانگین ایرانیها تقریبا در مورد همه چیز و همه کس اظهار نظر میکنند؛ بعضاً با قاطعیت ! و حق اظهار نظر در مورد مساله هسته ای را شامل حال مردم کوچه و خیابان نمی داند ! ...بگذریم
تا اینجا ضعف عمده ی گفته های محمود سریع القلم رابیان کردم ... اما براستی دلیل اصلی و حقیقت بروز چنین مسائلی در جامعه ما چیست ؟
ان شا الله در مقاله بعدی سعی می کنم برداشت های خودم از این مقوله را تبیین کنم و البته منتظر نظرات و نقد شما هم هستم
رضا نهری 15/4/1393
- ۹۳/۰۴/۱۵
مطلب بسیار خوبی بود.
منتظر برداشت های شما در این باب هستم و انشالله در اون قسمت نظرات خود را ایراد می کنم.
و من الله توفیق